فهرست مطالب:
- مترادف برای بی تردید
- مترادف ارتعاش چیست؟
- مترادف فرکانس چیست؟
- مترادف وفاداری چیست؟
- مترادف بی شک چیست؟
تصویری: نزدیکترین مترادف کلمه بی تردید کدام است؟
2024 نویسنده: Fiona Howard | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-10 06:36
مترادف برای بی تردید
- به طور کامل.
- به صراحت.
- کاملا.
- درست.
- تیز.
- مربع.
- مربع.
- smack-dab.
مترادف ارتعاش چیست؟
سوالات متداول درباره ارتعاش
برخی از مترادف های رایج ارتعاش عبارتند از نوسان، نوسان، نوسان، نوسان، موج دار و موج. در حالی که همه این کلمات به معنای "حرکت از یک جهت به مخالف آن" است، ارتعاش نشان دهنده نوسان سریع یک جسم الاستیک تحت فشار یا ضربه است.سیم های ارتعاشی پیانو.
مترادف فرکانس چیست؟
شیوع، تراکم، تعداد، عود، منظم بودن، تکرار، فراوانی، ثبات، نوسان، ضربان، تکرار، تکرار، ریتم، ضربان، تداوم، تناوب، فراوانی.
مترادف وفاداری چیست؟
برخی از مترادف های رایج وفاداری عبارتند از وفاداری، فداکاری، وفاداری، وفاداری و تقوا. در حالی که همه این کلمات به معنای "وفاداری به چیزی است که به تعهد یا تعهد به آن متعهد است"، وفاداری به معنای وفاداری است که در برابر هر وسوسه ای برای انکار، ترک کردن، یا خیانت استوار است.
مترادف بی شک چیست؟
بدون شک، بدون تردید، بدون شک، غیرقابل انکار، غیرقابل انکار، انکارناپذیر. به طور واضح، واضح، آشکار، آشکارا، آشکارا، مثبت، مطلقا، قطعا، با قطعیت. قاطعانه، قطعاً، مطمئناً، مطمئناً، البته، واقعاً.
توصیه شده:
کلمه غیرقابل تردید از کجا آمده است؟
غیرقابل تردید (adj.) 1600، از un- (1) "not" + questionable (adj.). مرتبط: بدون شک . ریشه کلمه غیرقابل تردید چیست؟ معنای اصلی این کلمه "که ممکن است مورد بازجویی قرار گیرد" از ریشه لاتین کلمه quaestionem بود، "
نزدیکترین متضاد کلمه recalcitrance کدام است؟
متضاد برای سرکش موافق. سازگار. قابل مدیریت. بازده. قابل قبول. منفعل. کلمه دیگری برای سرکشی چیست؟ برخی از مترادف های متداول سرکش عبارتند از سرسخت، مقاوم، مقاوم، غیرقابل کنترل، سرکش، و اراده. در حالی که همه این کلمات به معنای "
نزدیکترین متضاد کلمه ثابت کدام است؟
متضاد برای ثابت سرخورده. بی تفاوت. بی نگرانی. متضاد تثبیت چیست؟ برعکس علاقه یا احساس وسواسی نسبت به کسی یا چیزی. تغییر دادن. نپسندیدن . تنفر . تنفر . نزدیکترین مترادف کلمه متضاد کدام است؟ مترادف و متضاد متضاد ضد پا، آنتی تز، برعکس، counter, منفی، برق، برعکس، معکوس.
نزدیکترین مترادف برای واژه استقراء کدام است؟
مترادف و متضاد القاء افتتاحیه، افتتاحیه، شروع، نصب، اقساط. (همچنین اقساط)، سرمایه گذاری، سرمایه گذاری. مترادف کلمه استقرا چیست؟ عمل ایجاد چیزی (به ویژه در زمان اولیه) "القای حالت بیهوشی" مترادف: تعمیم، ماشه، نصب، تعمیم، القاء، برانگیختن، آغاز، برانگیختن، استدلال استقرایی.
نزدیکترین مترادف کلمه pervade کدام است؟
نفوذ infuse. نفوذ. permeate. suffuse. شارژ. Diffuse. تمدید. پر کردن. بهترین مترادف برای pervade چیست؟ مترادف کلمه نفوذ نفوذ متقابل، نفوذ (به)، تراوا، معما، فشار، تزریق خون. متضاد pervade چیست؟ فراگیر شود.