فهرست مطالب:
- متضاد برای سرکش
- کلمه دیگری برای سرکشی چیست؟
- سرکشی به چه معناست؟
- نزدیکترین متضاد کلمه unnerving کدام است؟
- معنای متضاد نسوز چیست؟
تصویری: نزدیکترین متضاد کلمه recalcitrance کدام است؟
2024 نویسنده: Fiona Howard | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-10 06:36
متضاد برای سرکش
- موافق.
- سازگار.
- قابل مدیریت.
- بازده.
- قابل قبول.
- منفعل.
کلمه دیگری برای سرکشی چیست؟
برخی از مترادف های متداول سرکش عبارتند از سرسخت، مقاوم، مقاوم، غیرقابل کنترل، سرکش، و اراده. در حالی که همه این کلمات به معنای "تسلیم نشدن در برابر دولت یا کنترل" است، سرکش نشان از مقاومت قاطعانه یا سرپیچی از قدرت دارد.
سرکشی به چه معناست؟
1: سرسختانه از اقتدار یا خویشتن داری سرکشی می کند. 2a: مدیریت یا عملیات دشوار است. ب: به درمان پاسخ نمی دهد.
نزدیکترین متضاد کلمه unnerving کدام است؟
متضاد برای عصبی کردن
- عصب.
- تحریک.
- آرامش.
- plate.
- آرامش.
- آرام.
- توضیح دهید.
- قلب.
معنای متضاد نسوز چیست؟
برعکس مقاوم در برابر کنترل یا قدرت. قابل مدیریت قابل کنترل. قابل اداره قابل تحمل.
توصیه شده:
نزدیکترین مترادف کلمه بی تردید کدام است؟
مترادف برای بی تردید به طور کامل. به صراحت. کاملا. درست. تیز. مربع. مربع. smack-dab. مترادف ارتعاش چیست؟ سوالات متداول درباره ارتعاش برخی از مترادف های رایج ارتعاش عبارتند از نوسان، نوسان، نوسان، نوسان، موج دار و موج.
نزدیکترین تعریف ارتباط ذهن با بدن کدام است؟
نزدیکترین تعریف ارتباط ذهن و بدن چیست؟ رابطه متقابل ذهن و بدن. سندرم سازگاری عمومی چیست؟ مدلی که برای توضیح واکنشها به موقعیتهای استرسزا استفاده میشود . ارتباط بین ذهن و بدن چیست؟ مغز و بدن از طریق مسیرهای عصبی تشکیل شده از انتقال دهنده های عصبی، هورمون ها و مواد شیمیایی به هم متصل هستند.
نزدیکترین متضاد کلمه ثابت کدام است؟
متضاد برای ثابت سرخورده. بی تفاوت. بی نگرانی. متضاد تثبیت چیست؟ برعکس علاقه یا احساس وسواسی نسبت به کسی یا چیزی. تغییر دادن. نپسندیدن . تنفر . تنفر . نزدیکترین مترادف کلمه متضاد کدام است؟ مترادف و متضاد متضاد ضد پا، آنتی تز، برعکس، counter, منفی، برق، برعکس، معکوس.
نزدیکترین مترادف برای واژه استقراء کدام است؟
مترادف و متضاد القاء افتتاحیه، افتتاحیه، شروع، نصب، اقساط. (همچنین اقساط)، سرمایه گذاری، سرمایه گذاری. مترادف کلمه استقرا چیست؟ عمل ایجاد چیزی (به ویژه در زمان اولیه) "القای حالت بیهوشی" مترادف: تعمیم، ماشه، نصب، تعمیم، القاء، برانگیختن، آغاز، برانگیختن، استدلال استقرایی.
نزدیکترین مترادف کلمه pervade کدام است؟
نفوذ infuse. نفوذ. permeate. suffuse. شارژ. Diffuse. تمدید. پر کردن. بهترین مترادف برای pervade چیست؟ مترادف کلمه نفوذ نفوذ متقابل، نفوذ (به)، تراوا، معما، فشار، تزریق خون. متضاد pervade چیست؟ فراگیر شود.