معنای درمانده در انگلیسی به روشی که بیچاره است (=ناتوان از انجام کاری برای کمک به خود یا دیگران): او قادر به شنا نبود، او با درماندگی کودک را تماشا کرد. ناامیدانه در آب مبارزه کرد.
معنای کلمه درمانده چیست؟
صفت. ناتوانی در کمک به خود؛ ضعیف یا وابسته: یک ناتوان درمانده. محروم از قدرت یا قدرت؛ ناتوان؛ ناتوان: از خنده درمانده بودند.
چه نوع کلمه ای درمانده است؟
به شکلی که هیچ کمکی نمی کند. به گونه ای که نمی توانم کمک کنم.
آیا کلمه درمانده یک قید است؟
قید بدون کمک - تعریف، تصاویر، تلفظ و نکات استفاده | فرهنگ لغت یادگیرنده پیشرفته آکسفورد در OxfordLearnersDictionaries.com.
سقوط ناگهانی و درمانده چه می کند؟
(ورودی 1 از 2) فعل ناگذر. 1 الف: سقوط ناگهانی و درمانده. ب: متحمل سقوط، سرنگونی یا شکست ناگهانی شدن.