فهرست مطالب:
- متضاد retracted چیست؟
- مترادف و متضاد retract چیست؟
- به طور کامل جمع شده به چه معناست؟
- آیا retract شبیه به بازیابی است؟
تصویری: مترادف برای پس گرفته چیست؟
2024 نویسنده: Fiona Howard | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-10 06:36
برخی از مترادف های رایج retract عبارتند از abjure، قسم خوردن، انصراف و انصراف. در حالی که همه این کلمات به معنای "انصراف از حرف یا اعتقاد خود" است، پس گرفتن در مورد پس گرفتن قول، پیشنهاد یا اتهام اعمال می شود.
متضاد retracted چیست؟
پس گرفتن. متضادها: reiterate، تکرار کنید. مترادف: عقب نشینی، بازخوانی، لغو، ناگفته، انکار، انصراف، انصراف، انصراف.
مترادف و متضاد retract چیست؟
riːˈtrækt) به طور رسمی باورهای قبلی را رد یا رد کنید، معمولاً تحت فشار. متضادها ایستادن نشاط افزایش گسترش کشش صاف کردن قبول. قسم خوردن repudiate resile نفی کردن. پس گرفتن (انگلیسی)
به طور کامل جمع شده به چه معناست؟
فعل. به طور رسمی باور قبلی را رد یا انکار کنید، معمولاً تحت فشار. "او اظهارات قبلی خود را در مورد دین خود پس گرفت" مترادف: انزجار، سوگند، انصراف، مقاومت.
آیا retract شبیه به بازیابی است؟
A: پس گرفتن و بازیابی معانی مشابهی دارند.
«پس گرفتن» چیزی است که آن را به عقب برگردانید یا آن را پس بگیرید (مثلاً یک عبارت)، و «بازیابی» چیزی است.برای پس گرفتن یا بازیابی آن.
توصیه شده:
مترادف برای اخلاق ورزشی چیست؟
در این صفحه می توانید 12 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و واژه های مرتبط برای ورزش را پیدا کنید، مانند: راستی، صداقت، سهولت، عدالت، حیله گری، صداقت، مهارت ، خوش اخلاقی، روحیه تیمی، انصاف و توانایی . شما چه می گویید اخلاق ورزشی؟ : رفتار (مانند انصاف، احترام به حریف، و مهربانی در برد یا باخت) تبدیل شدن به شرکت کننده در یک ورزش .
مترادف برای خوش قلب چیست؟
شاد، سرزنده، شوخ، شوخ، سرزنده، سرزنده، آرام، شاداب، دلسوز، روشن، شاد، جوشان، گستردگی، شادی آور، همجنس گرا، خوشحال، شاداب ، شاد، شاد، خوش شانس، با روحیه بالا . منظور از گفتن چیزی ساده لوحانه چیست؟ 1: عاری از مراقبت، اضطراب یا جدیت: خوشحال برو-خوشبخت با خلق و خوی آرام.
مترادف برای انجام چیست؟
در این صفحه می توانید 21 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و واژه های مرتبط را برای اجرا پیدا کنید، مانند: کامل، انجام، اجرا، انجام، دستیابی، توقف، موفق، اجرا، انجام دادن، عبور کردن و تجاوز کردن . مترادف برای انجام چیست؟ قطب نما، انجام، اجرا، دنبال کردن (با)، انجام دادن .
مترادف برای unstick چیست؟
loose/loosen verbset free; باز کردن تخفیف دادن باز شدن شکستن تحویل دهید . آیا گیر کرده یا نچسب است؟ به رایگان، زیرا یک چیز به چیز دیگر چسبیده است. فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، un·stuck، un·stick·ing. برای تبدیل شدن به unstuck: سرانجام، بوق ماشین باز شد .
از مترادف نشات گرفته است؟
سوالات متداول درباره ساقه برخی از مترادف های رایج ساقه عبارتند از برخاستن، مشتق، emanate، flow، صدور، منشاء، ادامه، افزایش و بهار. . مترادفهای ناشی از چیست؟ مترادف برای stemmed برخاستن. اشتقاق. emanate. توسعه. سر. منشا.