1: تشکیل بخشی از ماهیت یا باطن بودن: تعصب ریشهدار عمیق. 2: در دانه یا فیبر کار شده.
چه عادت های ریشه ای؟
عادات ریشهدار و عقاید تغییر یا حذف آنها دشوار است. اخلاقیات عمیقاً ریشه دوانده است. از روی عادت ریشهدار، مکثی کرد تا تخت را صاف کند. مترادف ها: ثابت، ریشه دار، عمیق، اساسی مترادف های بیشتر ریشه دار.
معنای عمیقاً ریشه دار چیست؟
(عقاید) بنابراین قاطعانه معتقد بودیم که احتمال تغییر آنها وجود ندارد: … این باور که شما باید صاحب خانه خود باشید عمیقاً در جامعه ما ریشه دوانده است.
تفاوت بین engrained و ingrained چیست؟
آیا ریشه دار است یا ریشه دار؟ Ingrain یک فعل است به معنای تحت تأثیر قرار دادن چیزی عمیق یا دائمی. Engrain یک املای جایگزین است، اما آنقدر رایج نیست و به طور گسترده شناخته شده نیست.
چگونه از کلمه ingrain استفاده می کنید؟
مثال جمله Ingrain
بزرگترین امید ما این است که ما و رسانهها در کل بتوانیم این ایده را در خود جای دهیم که عضوی فعال در جامعه شما سرگرم کننده است.