1a: تسلیم شدن به میل: طنز لطفاً برای لحظه ای به من افراط کنید. ب: با ملایمت، سخاوت یا ملاحظه بیش از حد رفتار کرد. 2a: اختیار دادن به. ب: لذت بی بند و باری در: لذت بردن.
در انگلیسی زیادهروی چیست؟
1: میل به اجازه دادن به نرمی بیش از حد، سخاوتمندی، یا ملاحظه: زیادهروی یا با زیادهروی پدربزرگها و مادربزرگهای سهلجو مشخص میشود. 2: به عنوان یک دسر دلپذیر به عنوان یک غذای خاص یا لذت بردن از آن لذت ببرید.
آیا دلتنگی یک کلمه است؟
معنای "فوق" در فرهنگ لغت انگلیسی
Indulger یک اسم است.
افراط در یک متن به چه معناست؟
فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، in·dulged،·dulg·ing. تسلیم شدن به یک تمایل یا میل; به خود اجازه می دهد که از اراده خود پیروی کند (اغلب بعد از آن در): دسر آمد، اما من زیاده روی نکردم. … تسلیم شدن، ارضا کردن، یا ارضا کردن (امیال، احساسات و غیره): زیاد کردن اشتهای خود برای شیرینی.
نمونه ای از عفت چیست؟
تعریف مسامحه، کسی است که نرمش می کند یا به هوی و هوس می پردازد. پدر و مادری که به هوس های فرزندانش تسلیم می شود نمونه ای از پدر و مادری خوش اخلاق است.