: قدرتمند یا فریبنده جذاب یا جذاب لبخندی جادوگر چشمان جادوگر او.
منظور از جادو کردن چیست؟
1a: تاثیر گذاشتن یا تأثیر بهویژه از طریق جادوگری به طور مضر. ب: طلسم کردن. 2: گویی با نیروی جادوگری جذب کردن: مسحور کردن، مجذوب زیبایی او. فعل ناگذر.
آیا جادو کردن کلمه خوبی است؟
آنقدر زیبا یا جذاب که نمی توانید به هیچ چیز دیگری فکر کنید: او مسحور چشمان سبز شگفت انگیز او شده بود.
چه معنایی دارد کسی را وادار کند؟
فعل متعدی. 1: بی حرکت نگه داشتن یا انگار با سوراخ کردن او متحیر از نگاه او ایستاده بود. 2: سوراخ کردن با یا گویی با یک سلاح نوک تیز: به چوبه بستن.
آیا جادو مثبت است یا منفی؟
آنها معانی مشابهی دارند، اما من می توانم بگویم "طلسم" لحن مثبت تری دارد و ممکن است دلالت بر جادوی خیرخواهانه داشته باشد، در حالی که " جادو شده" منفی تر است و ممکن است دلالت کند. جادوی شیطانی.