نخستین، جورج، کوچک، بامزه، و با ویژگی های تیز است، در حالی که همراهش، لنی، بزرگ و بی دست و پا است. هر دوی آنها لباس جین و دستکش به تن دارند. همانطور که آنها به یک آبگیر می رسند، لنی می ایستد تا از رودخانه آب بنوشد، و جورج به او هشدار می دهد که زیاد آب ننوشد وگرنه مثل شب قبل بیمار می شود.
جرج و لنی در ابتدای کتاب چه می کنند؟
در ابتدای کتاب، لنی و جورج تازه به قسمت کوچک بهشتی رودخانه سالیناس در نزدیکی سولداد می آیند. آنها از این راه سوارهروی میکردند تا بتوانند به مزرعهای برسند که در آن به آنها گفته شده بود کار خواهند کرد آنها از کالیفرنیای شمالی، از شهر Weed میآیند.
جورج و لنی در شروع رمان چه تفاوتی با هم دارند؟
در شروع رمان، پنجشنبه شب است و جورج و لنی در راه شروع کار موقت در مزرعه هستند. مردان به شیوه های متضادی توصیف می شوند: جرج کوچک و سریع است، در حالی که لنی بسیار بزرگ و بی دست و پا است.
لنی و جورج چگونه توصیف می شوند؟
استاینبک جورج را چنین توصیف می کند: "کوچک و سریع، چهره ای تیره، با چشمانی بی قرار و ویژگی های تیزبین و قوی" (2). در مقابل، لنی بهعنوان مخالف جورج توصیف میشود: « مردی بزرگ، چهرهای بیشکل، با چشمهای درشت و رنگ پریده، [و] شانههای پهن کج» (2).
جرج و لنی در فصل 1 از چه چیزی فرار می کنند؟
جورج و لنی مجبور می شوند از Weed فرار کنند زیرا لنی دختری را آنقدر ترساند که او را متهم به تجاوز به او کرد.