: انتقاد از (از کسی یا چیزی) بسیار تند. تعریف کامل سیخ را در فرهنگ لغت زبان آموزان انگلیسی ببینید.
کلمه دیگر برای سیخ چیست؟
در این صفحه می توانید 19 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و کلمات مرتبط را برای سیخ پیدا کنید، مانند: تف، نیزه، بروشت، سنجاق، سوراخ کردن، میله، خار. خرپا، قاشق، خلال دندان و کاردک.
چه معنایی دارد کسی را وادار کند؟
فعل متعدی. 1: بی حرکت نگه داشتن یا انگار با سوراخ کردن او متحیر از نگاه او ایستاده بود. 2: سوراخ کردن با یا گویی با یک سلاح نوک تیز: به چوبه بستن.
چرا به آن سیخ می گویند؟
برخی می گویند منشا این غذا در ایران - عراق مدرن - که در آن از قرون وسطی اصطلاح مشابهی برای تعیین سیخ های حاوی تکه های کوچک گوشت به عنوان غذا استفاده می شد استفاده می شد. به لیوان های شراب.
چگونه از سیخ در جمله استفاده می کنید؟
1 گوشت و سبزیجات را به سیخ بکشید. 2 من از سیخ برای ایجاد سوراخ اضافی در کمربندم استفاده کردم. 3 یک خلال دندان یا سیخ را در مرکز بچسبانید. 4 عدد 2 مکعب گوشت گاو روی هر چوب چوبی به سیخ بکشید.