فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، hummed، hum·ming. برای ایجاد صدایی کم و پیوسته و درونینگ. تولید صدای نامشخص از صداها یا صداهای درهم آمیخته.
ترافیک هجو شده به چه معناست؟
برای ساطع کردن صدای droning مداوم مانند صدای گفتار (m) وقتی طولانی شود. ب برای ساطع صدای خش نشینی مداوم یک زنبور عسل روی بال؛ وزوز. ج برای ارائه یک هواپیمای بدون سرنشین کمپیوسته ترکیبی از صداهای بسیار: خیابان پر از ترافیک بود.
نام دیگر تصادف چیست؟
برخی از مترادف های رایج همزمانی عبارتند از همسال، همزمان، معاصر، همزمان و همزمان.
تصادفی به چه معناست؟
اتفاق افتاده یا ناشی از تصادف; تصادفی: یک ملاقات تصادفی وجود دارد یا همزمان رخ می دهد.
منظور شما از همزمان چیست؟
1: در حال وقوع، وجود، یا به وجود آمدن دقیقاً در همان زمان. 2: تکرار یا عمل کردن دقیقاً در دورههای مشابه.