استراگون می خواهد برود، اما ولادیمیر به او می گوید که آنها نمی توانند زیرا آنها منتظر گودو هستند، که قرار است با در کنار درخت ملاقات کنند..
ولادیمیر و استراگون کجا منتظر گودو بودند؟
دو مرد، ولادیمیر و استراگون، در نزدیکی درختی ملاقات می کنند. آنها در مورد موضوعات مختلف صحبت می کنند و نشان می دهند که در آنجا منتظر مردی به نام گودو هستند. در حالی که منتظر می مانند، دو مرد دیگر وارد می شوند. پوتزو در راه است تا برده خود، لاکی را بفروشد.
کجا هر روز دو ولگرد به هم می رسند تا منتظر گودو باشند؟
نزدیک یک درخت کنار جاده، دو ولگرد هر روز به هم می رسند: منتظر گودو باشند. استراگون (گوگو) با چکمههایش فحاشی میکند. ولادیمیر (دیدی) با کلاهش سر و صدا می کند. آنها درباره جدایی بحث می کنند، اما آرایش می کنند.
چرا ولادیمیر و استراگون منتظر گودو نیستند؟
آنها نمی توانند بروند زیرا منتظر گودو هستند. حد وجودشان، دلیل وجودشان همین است. … ولادیمیر و استراگون در پایان این نمایشنامه را ترک نمی کنند، زیرا این تصور را تقویت می کند که وجود آنها بی معنی است..
داستان انتظار برای گودو چیست؟
انتظار گودو یک نوآوری واقعی در درام و اولین موفقیت تئاتری Theater of the Absurd بود. … نمایشنامه شامل مکالمات بین ولادیمیر و استراگون است، که منتظر ورود گودو مرموز هستند، کسی که مدام خبر می دهد که ظاهر خواهد شد اما هرگز.