در این صفحه می توانید 60 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و واژه های مرتبط را برای آموزش پیدا کنید. ، آموزش داده شده، القا شده، آموزش داده شده و تمرین شده است.
راه دیگری برای گفتن من آموخته ام چیست؟
1 پاسخ. من تعیین کردم، درک کردم، نشان دادم، جذب کردم، ایجاد کردم، کشف کردم، فهمیدم، تأیید کردم….
به جای آموزش از چه چیزی می توانم استفاده کنم؟
مترادف برای آموزش
- مربی.
- کارگردانی.
- تحصیل کرده.
- اطلاع داد.
- یاد گرفتیم.
- trained.
چطور می گویید به من چیزهای زیادی یاد داد؟
او چیزهای زیادی به من آموخت > مترادف
» من چیزهای زیادی یاد گرفتم تجربه. »تعداد زیادی یاد گرفت. »او به من تجربیات زیادی را آموخت. »تعداد زیادی به من آموخت.
وقتی چیزی به شما چیزی یاد می دهد به چه می گویند؟
آموزش . فعل. آموزش دادن به کسی، معمولاً برای چندین سال، به ویژه در مدرسه، کالج یا دانشگاه.