سالمند یعنی خیلی پیر. او یک والدین مسن دارد که می تواند بسیار سخت باشد.
سالخوردگی به چه معناست؟
1: پیر شده: مانند. الف: در سنین بالا یک مرد سالخورده. ب: مردی 40 ساله با رسیدن به سن مشخص شده.
آیا پیری کلمه درستی است؟
زندگی یا وجود طولانی مدت; از سن بالا؛ پیر: یک مرد سالخورده؛ یک درخت کهنسال. مربوط به سالمندی یا مشخصه آن: چین و چروک های پیر.
چگونه از سن استفاده می کنید؟
- صفت. برای بیان اینکه یک نفر چند سال دارد، از old و به دنبال آن یک عدد استفاده می کنید. آلن دو فرزند یازده و نه ساله دارد.
- صفت [اسم صفت] Aged به معنای بسیار پیر است. او یک پدر و مادر مسن دارد که می تواند بسیار دشوار باشد. …
- اسم جمع. شما می توانید به تمام افرادی که در سنین بالا هستند، اشاره کنید. …
- میانسالی را هم ببینید.
آیا یک ضرب المثل قدیمی است؟
سالمند | دیکشنری آمریکایی
خیلی قدیمی، یا برای مدت طولانی وجود داشته است: این یک داستان قدیمی است عشق و خیانت.