صفت. (از یک منطقه یا سطح) پوشیده شده با پراکندگی سنگ. "او در امتداد زمین پر از صخره تصادف کرد "
معنای کلمه پراکنده چیست؟
1: برای انتشار با پراکندگی. 2: پوشاندن یا گویی با پراکنده کردن چیزی که بزرگراه ها را با زباله می پاشند. 3: پراکنده شدن گویی پراکنده. 4: انتشار در خارج از کشور: انتشار.
چه چیزی در جمله پراکنده شده است؟
نمونههای جمله پراکنده
همه چمدانها هنوز در اطراف اتاق پراکنده بودند لژیونهای این میرمیدونها تمام تپهها و درههای حیاط چوبی من را پوشانده بودند. و زمین از قبل پر از مردگان و در حال مرگ، قرمز و سیاه بود.هیچ چیزی آسیب جدی ندیده است، فقط در اطراف پراکنده شده است.
آیا کلمه strewn یک صفت است؟
Strewn یک صفت است. صفت کلمه ای است که اسم را برای تعیین یا مشخص کردن آن همراهی می کند.
چه نوع کلمه ای پراکنده شده است؟
فعل (به کار می رود با مفعول)، strewed، strewn [stroon] یا strewed، strew·ing. رها کردن قطعات یا ذرات جداگانه روی یک سطح؛ پاشیدن یا پاشیدن: بذرپاشی در بستر باغچه. پوشاندن یا بیش از حد (سطح، مکان، و غیره) با چیزی پراکنده یا پاشیده شدن: کفی را با خاک اره پاشیدند.