1: دادن و گرفتن متقابل. 2: برای بازگشت در نوع یا درجه یک تعریف متقابلا با ظرافت انجام دهید. فعل لازم. 1: برای جبران چیزی که امیدواریم به خاطر محبت شما جبران کنیم. 2: برای حرکت به سمت جلو و عقب به طور متناوب یک دریچه رفت و برگشتی.
معنای عشق متقابل چیست؟
داده و دریافت شده، یا به طور مساوی توسط هر دو طرف درگیر شده است; متقابل: در توسعه یافته ترین شکل خود، عشق در یک رابطه متقابل با شخص دیگری رخ می دهد.
آیا کلمه متقابل وجود دارد؟
متقابل یک کلمه تا حدودی رسمی است. اعمال متقابل می تواند مثبت یا منفی باشد.
معنای متقابل در فناوری چیست؟
حرکت رفت و برگشتی که به آن رفت و برگشت نیز می گویند، یک حرکت خطی تکراری بالا و پایین یا عقب و جلو است در طیف وسیعی از مکانیسم ها، از جمله رفت و برگشت یافت می شود. موتورها و پمپ ها دو حرکت متضاد که شامل یک چرخه رفت و برگشتی منفرد هستند، ضربه نامیده می شوند.
Reciocrated به چه معناست؟
برای به اشتراک گذاشتن احساسات مشابه با دیگران، یا رفتاری مشابه با دیگران: متأسفانه، احساسات من نسبت به او متقابل نبود. ما آنها را به شام دعوت کردیم و یک هفته بعد آنها متقابلاً پاسخ دادند.