تعریف چاله. فعل بیایید (در مورد احساسات و افکار، یا چیزهای زودگذر) مترادف " احساسات قوی برآمده شد": متورم.
وقتی کسی اشک می ریزد به چه معناست؟
تا اشک در چشمان شما جاری شود، به طوری که تقریباً شروع به گریه کنید، زیرا احساسات شدیدی را تجربه می کنید: وقتی جایزه به او اهدا شد، گریه کرد.
من خوب می شوم به چه معناست؟
"خوشحال" زمانی است که شما از نظر احساسی تحت تأثیر چیزی قرار می گیرید که چشمان شما شروع به پر شدن (خوب شدن) می کند با اشک.
چگونه از welled در جمله استفاده می کنید؟
اشک در چشمانش حلقه زد. اشک در چشمانش حلقه زد و لرزش دستانش را تار کرد. هنگامی که او برای یافتن او رفت، خشم برانگیخت.
اشک پر شده به چه معناست؟
پر شدن یا فوران کردن با چیزی، مانند آب. چشمانش پر از اشک شد.