صفت grainier یا grainiest. شبیه، پر یا مرکب از دانه; دانه ای. شبیه دانههای چوب، چرم و غیره عکسهایی که به دلیل اندازه دانههای بزرگ، وضوح ضعیفی دارند.
دانه دانه در آشپزی به چه معناست؟
تعریف دانه دانه. صفت مرکب یا پوشیده از ذراتی شبیه کنجاله از نظر بافت یا قوام.
تصویر دانه دار به چه معناست؟
صفت. یک عکس دانهدار به نظر میرسد که از تعداد زیادی لکه تشکیل شده است، که باعث میشود خطوط یا اشکال در آن دیده شوند.
دانه بودن یعنی چه؟
تعریف دانه بندی. کیفیت تشکیل شدن از ذرات نسبتاً بزرگ. مترادف: درشتی، دانه بندی. انواع: شنی بافتی شبیه به ماسه.
منظور از دانه دار بودن در خاک چیست؟
دانه به معنای داشتن سطح یا بافت خشن، یا حاوی تکه های کوچک چیزی است.