در این صفحه میتوانید 11 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط برای خشکشده پیدا کنید، مانند: sere، sear، shriveled، shriveled، dryed, dried -خاموش، خشک شدن، خشک شدن، بستر رودخانه، بستر رودخانه و پوچ.
معنی خشک شده چیست؟
فعل متعدی.: برای قطع عرضه. فعل لازم. 1: ناپدید شدن به گونه ای که گویی با تبخیر، تخلیه یا قطع منبع تامین کننده.
کلمه دیگر برای خشک شده چیست؟
در این صفحه می توانید 36 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای خشک شده، مانند: سرخ شده، دهیدراته، خشک شده، زهکشی شده، تبخیر، پژمرده، خشک شده پیدا کنید. سبزیجات، پژمرده، چروکیده و خشک شده.
واژه خشک شدن کامل به چه معناست؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، des·ic·cat·ed، des·ic·cat·ing. برای خشک کردن کامل؛ خشک شدن … فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، des·ic·cat·ed، des·ic·cat·ing. کاملاً خشک یا خشک می شود.
معنای Misogamist چیست؟
: نفرت از ازدواج.