تعریف incommode: برای ایجاد ناراحتی یا ناراحتی: DISTURB. از سال 1828.
تعریف انسداد چیست؟
1: برای مسدود کردن یا بستن با مانع یک تکه غذا راه هوایی او را مسدود کرد. جاده توسط درختی که افتاده بود مسدود شده بود. 2: برای جلوگیری از عبور، عمل یا عملیات: مانع وقفه های مداوم مانع پیشرفت ما می شود.
کلمه دیگری برای Incommoded چیست؟
در این صفحه میتوانید 10 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط برای incommode پیدا کنید، مانند: ناراحت، ناراحتی، آزار، مزاحم، مزاحم، ناراحتی، قرار دادن بیرون، دردسر، راحتی و ناتوانی.
Incomoding به چه معناست؟
ناراحتی. معانی بیشتر برای incomodar. ناراحتی فعل. molestar، causar inconvenientes a. فعل مشکل.
چگونه از Incommode در جمله استفاده می کنید؟
1. غیبت او کل تیم را آزار می دهد. 2. اگر برای مدتی از رایانه شما استفاده کنم، آیا شما را ناراحت می کند؟