در این صفحه می توانید 12 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و کلمات مرتبط را برای دست اول پیدا کنید، مانند: شاهد عینی، غیر مستقیم، شنیده ها، غیر شخصی، مستقیم، فوری، اولیه ، واضح، نزدیک، در دست اول و دست اول.
عبارت دست اول به چه معناست؟
: به دست آمده از مشاهده، مشاهده یا تجربه مستقیم شخصی مستقیماز جنگ … دیدی دست اول از آشفتگی هایی داشت که منطقه را ویران کرد. - ویلیام دبلیو. فاینان، جونیور کلمات دیگر از دست اول مترادف و متضاد جملات نمونه بیشتر درباره دست اول بیشتر بدانید.
چگونه می گویید تجربه دست اول؟
دست به کار
- مستقیم.
- تجربه.
- صریح.
- اول.
- فوری.
- انفرادی.
- صمیمی.
- دستی.
به جای دست اول چه بگویم؟
در این صفحه می توانید 12 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و کلمات مرتبط را برای دست اول پیدا کنید، مانند: شاهد عینی، غیر مستقیم، شنیده، غیر شخصی، مستقیم، فوری، اولیه ، واضح، نزدیک، در دست اول و دست اول.
چگونه از عبارت دست اول استفاده می کنید؟
اگر چیزی را از اول یاد می گیرید یا تجربه می کنید، آن را خودتان تجربه می کنید یا مستقیماً آن را یاد می گیرید نه اینکه دیگران درباره آن چیزی بگویند. او وارد ناتال شد تا از نزدیک اثرات جنگ سنگین اخیر را ببیند.