فهرست مطالب:
- وقتی چیزی به موقع است به چه معناست؟
- چگونه می گویید چیزی به موقع است؟
- نوشتن به موقع چیست؟
- کار به موقع به چه معناست؟
تصویری: مترادف کلمه timely چیست؟
2024 نویسنده: Fiona Howard | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-10 06:36
در این صفحه می توانید 51 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و کلمات مرتبط را برای به موقع پیدا کنید، مانند: خوشبخت، به موقع، به موقع، مناسب زمان، مناسب، مناسب، خبرساز، مناسب، مناسب، وقت شناس و مناسب.
وقتی چیزی به موقع است به چه معناست؟
1: زود یا در زمان مناسب تصمیم به موقع و به موقع پرداخت. 2: مناسب یا منطبق با زمان یا مناسبت کتاب به موقع. به موقع قید.
چگونه می گویید چیزی به موقع است؟
- فوری،
- پیام،
- وقت شناس،
- سریع.
نوشتن به موقع چیست؟
سلام، دیو. هر دو فرهنگ لغت فعلی من (2009 و 2010) با "به موقع" به عنوان قید به معنای "در زمان"، "به موقع" یا "به موقع" خوب هستند. هر دوی آنها این کلمه را با عنوان "کهن" به معنای "زود" یا "خیلی زود آمدن، نابهنگام" میدانند.
کار به موقع به چه معناست؟
اگر کاری به سرعت یا به موقع تمام شود، پس به موقع انجام شده است.
توصیه شده:
مترادف کلمه عقب انداختن چیست؟
در این صفحه می توانید 33 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای عقب انداختن را پیدا کنید، مانند: به تعویق انداختن، تاخیر، انجام، قرار دادن، انجام دادن، گیج کردن ، دستیابی، عقب ماندگی، حذف، به تعویق انداختن و طفره رفتن . مترادف پوشیدن چیست؟ در این صفحه می توانید 81 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط را برای پوشیدن پیدا کنید، مانند:
آیا کلمه ای مترادف وجود دارد؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، syn·on·y·mized، syn·on·y·miz·ing. همچنین به خصوص انگلیسی، syn·on·y·mise. … آیا مترادف یک کلمه است؟ syn·on·y·mize برای تجزیه و تحلیل یا ارائه مترادف های (یک کلمه یا تاکسون) . Synonymise به چه معناست؟ فعل متعدی.
نزدیکترین مترادف کلمه بی تردید کدام است؟
مترادف برای بی تردید به طور کامل. به صراحت. کاملا. درست. تیز. مربع. مربع. smack-dab. مترادف ارتعاش چیست؟ سوالات متداول درباره ارتعاش برخی از مترادف های رایج ارتعاش عبارتند از نوسان، نوسان، نوسان، نوسان، موج دار و موج.
مترادف کلمه jerkily چیست؟
قید برای مشخص شدن با توقف و شروع ناگهانی. لرزان . twichily . تشنج . مناسب . مترادف jerky چیست؟ در این صفحه میتوانید 64 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط برای jerky را پیدا کنید، مانند: jiggle، Jounce، Abrupt، Bouncy، charqui، Episodic، Fidgety ، بی روح، احمق، متوقف و مردد .
نزدیکترین مترادف کلمه pervade کدام است؟
نفوذ infuse. نفوذ. permeate. suffuse. شارژ. Diffuse. تمدید. پر کردن. بهترین مترادف برای pervade چیست؟ مترادف کلمه نفوذ نفوذ متقابل، نفوذ (به)، تراوا، معما، فشار، تزریق خون. متضاد pervade چیست؟ فراگیر شود.