احساس وحشتناکی دارم که این را از شما میپرسم، اما همچنان از من ناراحت است. با این حال، آن احساس آزاردهنده در شکمش از بین نرفت. در هر صورت، احساس آزاردهنده قوی تر می شد.
چگونه می توانم از نق زدن در جمله استفاده کنم؟
مداوم شکایت یا عیب جویی
- کاش دست از نق زدن بردارید!
- نق نق زدن را متوقف کنید - در اسرع وقت این کار را انجام خواهم داد.
- او به او نق زده بود که حصار را رنگ کند.
- او از نق زدن مداوم همسرش خسته شده است.
- هنوز شک آزاردهنده ای در پس ذهنش وجود داشت.
- احساس آزاردهنده ای داشتم که چیزی را فراموش کرده ام.
مثال نق زدن چیست؟
فعل مامان همیشه در مورد موهایم ناراضی است. تنها کاری که انجام می دهید این است که نق بزنید. پدر و مادرم همیشه از من می نالند که اتاقم را تمیز کنم. او مدام او را ناراضی کرد تا اینکه او با دیدن فیلم موافقت کرد.
ناله کردن بر کسی به چه معناست؟
انتقاد مکرر از کسی، اغلب به خاطر ویژگی ها یا عاداتی که تغییر آنها دشوار است. نق زدن به کسی در مورد چیزی: لری همیشه او را در مورد وزنش ناله می کرد. مترادف و کلمات مرتبط. برای انتقاد کردن، متهم کردن یا سرزنش کردن.
نق زدن در جمله به چه معناست؟
1: مداوم آزاردهنده یا عیب جویی از کسی که شوهر آزاردهنده است/همسر. 2a: ایجاد نگرانی یا اضطراب مداوم یا مکرر، ترس آزاردهنده این بار، نگرانی این است که کندی مسکن رشد را قبل از رفع نگرانیهای آزاردهنده فدرال رزرو در مورد تورم کاهش دهد. -