1 tr برای ایستادن در برابر به زور; مقاومت کردن. 2 برای استقامت یا مخالفت محکم باقی بماند. ♦ مقاومت n.
چگونه از کلمه ی ایستادن استفاده می کنید؟
2، استدلال های آنها در برابر سطحی ترین بررسی ها مقاومت نمی کند. 3، وسیله نقلیه به اندازه کافی محکم است که در برابر زمین ناهموار مقاومت کند 4، این پارچه می تواند بخار و دمای بالا را تحمل کند. 5، قایق چوبی برای مقاومت در برابر هر شرایط آب و هوایی در دریا ساخته شد.
به چه معناست که بتوانی چیزی را تحمل کنی؟
فعل متعدی. 1a: ایستادگی در برابر: مخالفت با عزم راسخ به ویژه: مقاومت با موفقیت. ب: برای اثبات: مقاومت در برابر اثر مقاومت در برابر ضربه فرود - بیوگرافی فعلی.
چگونه از مقاومت نکردن در جمله استفاده می کنید؟
Notwithstanding به معنای "با وجود" است. بیایید در یک جمله ابتدا به عنوان حرف اضافه نگاه کنیم: مرد جوان با وجود عصبی بودن، مستقیماً در چشمان مصاحبه کننده خود نگاه کرد که او به سؤالات پاسخ می داد.
مترادف استقامت چیست؟
برخی از مترادف های رایج مقاومت عبارتند از مبارزه، مخالفت و مقاومت. در حالی که همه این کلمات به معنای "خود را در برابر کسی یا چیزی قرار دادن" است، مقاومت نشان دهنده مقاومت منفعلانه تر است.