اشکال واژه: اسقف اعظم یک اسقف منطقه ای است که اسقف مسئول آن است. اسقف مقام یا مقام اسقف بودن است.
اسقف به چه معناست؟
1: اسقف نشین. 2: دفتر اسقف. 3 : بدنه اداری بخش مورمون متشکل از یک اسقف و دو کشیش اعظم به عنوان مشاور.
چگونه از bishopric در جمله استفاده می کنید؟
او پاسخ می دهد بله، و اکنون آنها دارند یک اسقف می شوند. در زمان او آشکار شد که اسقف مشترک نمی تواند دوام بیاورد. او به دلیل نامشروع بودنش از انتخابش به اسقف محروم بود. او دستگیر شد، از اسقف خود برکنار شد و سپس از کشور اخراج شد.
آیا اسقف باید با حروف بزرگ نوشته شود؟
کلمات مانند استعمار، جمهوری (اشاره به یک کشور خاص)، audiencia، معاون پادشاهی، اسقف را با حروف بزرگ ننویسید. … سایر کلمات خارجی فقط در اولین بار استفاده باید مورب باشند.
آیا کشیشی با حروف بزرگ نوشته می شود؟
مناصب کشیشی را بزرگ نکنید (حواری، پیر، اسقف، کشیش اعظم، هفتاد و غیره) یا سمتهای رهبری در کلیسا (مقام عمومی، رئیس هیئت، نماینده منطقهای) و غیره)، مگر اینکه از آنها برای تعیین یک گروه سازمانی خاص، مانند نصاب دوازده رسول یا … استفاده شود.