فعل متعدی. 1: برای گرفتن یا نگه داشتن در یا به عنوان اگر در یک توری قرار دارید: درهم کردن. 2: برای جلوگیری یا ممانعت از بازی آزاد: محدود کردن. ترامل.
ناراحت کردن کسی به چه معناست؟
عصبی یا نگران بودن: ناراحت نباش - مطمئنم حالش خوب است. او روز را با نگرانی در مورد آنچه که به نیکی گفته بود سپری کرد.
انگلی یعنی چه؟
1: مربوط به یا داشتن عادت یک انگل: زندگی روی ارگانیسم دیگری. 2: ناشی از یا ناشی از اثرات انگل ها. کلمات دیگر از انگلی. به طور انگلی / -i-k(ə-)lē / قید. انگلی.
Cumber در یک جمله به چه معناست؟
فعل متعدی. 1 کهنه: مشکل، آزار. 2a: با پوشیدن لباس های سنگین در راه مانع یا سنگین کنید. ب: به هم ریختن صخره هایی که حیاط را به هم می زند. خیار.
معنای صحیح جدی چیست؟
1: با یک وضعیت ذهنی شدید و جدی یا ناشی از آن مشخص می شود. 2: قبر، مهم. جدی.