فعل (به کار می رود با مفعول)، con·cretized، con·cretiz·ing. برای ساختن بتن، واقعی یا خاص; شکل ملموس یا معین به: مشخص کردن انتزاعات بدهید.
منظور از بتن ریزی چیست؟
: برای مشخص کردن، مشخص کردن یا قطعی کردن ایده های خود تلاش کرد تاایده های خود را مشخص کند. فعل لازم.: بتن شدن.
آیا عینی سازی یک کلمه است؟
( غیرقابل شمارش) فرآیند مشخص کردن یک اصل یا ایده کلی با ترسیم، مشخص کردن یا مثال زدن آن.
چه چیزی از مفهوم سازی می فهمید؟
معنی سازی. ناتوانی در تعمیم یا انتزاع همراه با تمرکز بیش از حد بر جزئیات خاص، مانند اختلال روانی یا شناختی توسط کودکان.
چگونه از Concretize استفاده می کنید؟
چگونه نگرانی خود را برای جوانان در چارچوب این دو مأموریت مشخص کنیم؟ چالش زیاد است: زمان صرف شده در کارگاه من را در چند ساعت در مدار مشخص کنید. آنها صرفاً تجربۀ ما را از زندگی مشخص می کنند و سپس گسترش می دهند.