صفت. استفاده یا نشان دادن قضاوت در مورد عمل یا مصلحت عملی; محتاطانه، محتاطانه یا سیاسی: استفاده عاقلانه از پول. داشتن، اعمال، یا با قضاوت خوب یا تبعیض آمیز مشخص می شود. عاقلانه، معقول، یا عاقلانه: انتخابی عاقلانه از اسناد.
اگر انسان عاقل باشد به چه معناست؟
: داشتن، استفاده یا نشان دادن قضاوت خوب: عاقلانه جامعه به دلیل استفاده خردمندانه از آب سزاوار ستایش است. کلمات دیگر از قضاوت. قید عاقلانه.
چگونه از کلمه عاقلانه استفاده می کنید؟
در یک جمله عاقلانه هستید؟
- به دلیل تجربه دکتر، او فردی عاقل بود که مورد احترام همکارانش بود.
- مهندس نرم افزار با تجربه در یافتن بهترین راه برای کدنویسی یک برنامه نرم افزاری عاقل است.
مترادف خردمند چیست؟
برخی از مترادف های متداول عاقل عبارتند از عاقل، عاقل، عاقل، عاقل، معقول، و خردمند. در حالی که همه این کلمات به معنای "داشتن یا نشان دادن قضاوت صحیح" است، اما خردمندان بر توانایی رسیدن به تصمیمات عاقلانه یا نتیجه گیری عادلانه تاکید می کنند.
شواهد عاقلانه به چه معناست؟
استفاده یا نشان دادن قضاوت در مورد عمل یا مصلحت عملی; محتاط، محتاط، یا سیاسی.