: شخصی که اخیراً به جایی رسیده است یا اخیراً فعالیت جدیدی را آغاز کرده است . : چیز جدیدی که اخیراً اضافه یا ایجاد شده است. تعریف کامل تازه وارد را در دیکشنری زبان آموزان انگلیسی ببینید. تازه وارد. اسم.
آیا تازه وارد یک کلمه است؟
به سادگی ترکیبی از صفت new و اسم comer است که در کلمه latecomer (کسی که دیر می رسد) و در عباراتی مانند take on all comers نیز استفاده می شود. (به معنای "در مقابل هر کسی که ظاهر می شود"). Newcomer معمولاً برای شخصی که به تازگی وارد شده یا تازه وارد صحنه شده است اعمال می شود.
معنای بنگالی تازه وارد چیست؟
شخص یا چیزی که اخیراً به مکانی رسیده یا به گروهی پیوسته است. ترجمه "تازه وارد" নবাগত ব্যক্তি، আগন্তুক
متضاد تازه وارد چیست؟
مخالف یک تازه کار در یک فعالیت یا موقعیت خاص. قدیمیمر . دامپزشک . جانباز . کارشناس.
چگونه از کلمه newcomer در جمله استفاده می کنید؟
(1) من یک تازه وارد در کسب و کار خرده فروشی هستم. (3) تازه وارد به ترافیک سنگین در شهرهای بزرگ عادت ندارد. (4) او باید یک تازه وارد به شهر باشد و واضح است که آداب و رسوم محلی ما را درک نکرده است.