فعل متعدی.: برای به هم ریختن: خط های من را به هم ریخت. فعل لازم.: اشتباه.
Flub در متن به چه معناست؟
flub. / (flʌb) غیر رسمی / اسم. یک اشتباه یا اشتباه شرم آور.
مترادف flubbed چیست؟
اشتباه، آدامس (بالا)، درهمآمیزی، پیفل.
Yaping به انگلیسی به چه معناست؟
فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، yapped، yap·ping. پارس کردن تند، تند، یا تند. فریاد زدن زبان عامیانه با صدای بلند، پر سر و صدا یا احمقانه صحبت کردن. … زبان عامیانه. صحبت های تند، پر سر و صدا یا احمقانه.
Rescinded به انگلیسی به چه معناست؟
1: برداشتن: حذف کنید.2a: پس گرفتن، لغو از لغو سفارش خودداری کرد. ب: فسخ (عقد) و اعاده طرفین به مناصبی که اگر قراردادی نبود. 3: باطل کردن با اقدام مقام تصویب کننده یا مقام مافوق: لغو یک عمل.