فعل متعدی.: برای ایجاد آرامش یا آرامش: آرام کردن به ویژه: برای رفع تنش و اضطراب روانی با دارو.
اثر آرام بخش به چه معناست؟
صفت. تمایل به تسکین یا آرام بخش مترادف "والیوم اثر آرام بخش دارد": آتاراکتیک، آتاراکسیک، آرام بخش، آرام بخش، آرام بخش، آرام بخش. توانایی افسردگی فعالیت فیزیولوژیکی یا روانی یا پاسخ توسط یک عامل شیمیایی.
منظورتان از آرام بخش است؟
آرامبخش، همچنین به نام آرامبخش، دارویی که برای کاهش اضطراب، ترس، تنش، بیقراری، و حالات مربوط به اختلال روانی استفاده میشود. آرام بخش ها به دو دسته اصلی اصلی و فرعی تقسیم می شوند.
حالت آرامش به چه معناست؟
برای آرام کردن یا تسکین اضطراب یا تنش با تجویز دارو. آرامش (-kwə-lĭ-zā'shən) n.
مترادف ترانکویلیز چیست؟
آرامبخش، سکوت، آهنگسازی، تسلیم کردن، آرام کردن، آرام کردن، آرام کردن، سرکوب کردن، آرام کردن، آرام کردن، آرام کردن، آرام کردن، آرام کردن، مومیایی کردن، بی قراری.