اسم، جمع quanda·ries. حالت گیجی یا عدم قطعیت، به ویژه در مورد اینکه چه باید کرد. دوراهی.
در دوراهی بودن به چه معناست؟
: مطمئن نیست یا گیج است.
مشکل است یا مشکل؟
به عنوان اسم، تفاوت بین quandry و quandary
این است که quandry است در حالی که quandary حالتی است که نمیدانیم چه تصمیمی بگیریم. حالت دشواری یا گیجی؛ حالت عدم قطعیت، تردید یا گیج؛ یک ترشی؛ یک مشکل.
معارض عاطفی چیست؟
وضعیت یا شرایطی که حل مشکلات را دشوار می کند; مخمصه؛ دوراهی.
چگونه از کلمه دودلی استفاده می کنید؟
دوره در یک جمله ?
- مارک درمورد اینکه آیا باید پولی را که در پارک پیدا کرده نگه دارد یا نه در دوگانگی است.
- وقتی وکیل گزینههای دعوی ما را به ما گفت، متوجه شدیم که در مورد اینکه کدام مسیر قانونی را باید طی کنیم، دچار دوگانگی شدهایم.