( عمومی یا خیرخواه) در مقابل شخص دارای رتبه، موقعیت، قدرت یا نفوذ بالا. ملکه. خانم دوشس ملکه.
مخالف من چیست؟
متضادها: disloyal. مترادف: سوژه لیژ، فئوداتور، رعیت، ارباب لیژ، لیژمان. liegeadjective.
مترادف liege چیست؟
در این صفحه می توانید 24 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای liege را پیدا کنید، مانند: ارباب، ارباب، مالک، حاکم، وفادار، ثابت، وفادار سریع، محکم، وفادار و استوار.
لیج چیست؟
اسم. تعریف جانشین (ورودی 2 از 3) 1a: یک واسال مقید به خدمات فئودالی و وفاداری (به معنای وفاداری 1a مراجعه کنید) b: یک سوژه وفادار. 2: فئودالی برتر که وفاداری و خدمت به او واجب است.
تفاوت بین لرد و جانشین چیست؟
یک جانشین به عنوان یک ارباب وفادار بهیا تابع وفادار یک پادشاه تعریف می شود. نمونه ای از لیژ شخصی است که در زمان نظام فئودالی به ارباب یا پادشاه خود احترام می گذاشت. تعریف لیژ وفاداری است، به ویژه در رابطه بین ارباب و بندگانش.