فهرست مطالب:
تصویری: برعکس یک طرفه چیست؟
2024 نویسنده: Fiona Howard | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-10 06:36
برعکس مربوط به یک طرف . joint . چند جانبه . دوطرفه . چند وجهی.
مترادف یکطرفه چیست؟
در این صفحه میتوانید 12 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط برای یک طرفه پیدا کنید، مانند: یک طرفه، مربوط به یک طرف، یک طرفه، نه متقابل ، تک، امضای یکی از دو جناح قهری، چندجانبه، دوجانبه و یک جانبه.
متضاد احتمال چیست؟
▲ مخالف حالت ممکن بودن. غیر امکان . غیرقابل اجرا . بعید احتمال.
یکطرفه به چه معناست؟
1a: انجام یا انجام شده توسط یک شخص یا طرف. ب: از، مربوط به، یا تأثیر بر یک طرف موضوع: یک طرفه. ج: شامل یا مربوط به قرارداد یا تعهدی است که به موجب آن تنها یک طرف تعهد صریح به انجام یا انصراف را تحمیل می کند.
Contralaterally به چه معناست؟
: رخ می دهد یا در ارتباط با بخشی در طرف مقابل بدن عمل می کند.
توصیه شده:
برعکس غلبه کننده چیست؟
برعکس کسی که با وجود سختی و سختی به اهدافش رسیده است. failer. شکست. Forfeiter. بازنده. مترادف غلبه کننده چیست؟ برخی از مترادف های رایج غلبه عبارتند از فتح، شکست، سرنگونی، کاهش، تسلیم کردن، و شکست . آیا غلبه کردن کلمه درستی است؟ غلبه املایی اشتباه است.
برعکس تعاونی چیست؟
متضادها: رقابتی، مجزا، رقابتی، غیر همکار. مترادف: ربط، سازگار، ربط، هماهنگ. صفت تعاونی . به کسی که تعاونی نیست چه می گویید؟ : مشخص شده با عدم تمایل یا ناتوانی در کار با دیگران: عدم همکاری، مظنون با بازپرسان همکاری نداشت، شاهد غیرهمکار… کلمه مقابل لجباز چیست؟ فرهنگ لغت کامل مترادف ها و متضادها سرسخت.
برعکس ریختن چیست؟
برعکس به جریان سریع در جریان ثابت . دریبل . چکه . افت . ترک . کدام کلمه به معنای مخالف ریختن است؟ برای چکه کردن یا دریاب کردن به صورت عمودی . افت. چکه کردن دریبل . آیا ریختن یک کلمه است؟ شکل جمع ریختن Disembogue چیست؟ :
کیست یک طرفه چیست؟
کیست حاوی تنها یک حفره کیست یک طرفه چیست؟ تومور تک حلقه ای به عنوان یک کیست پر از مایع بدون سپتوم داخلی ، برجستگی پاپیلاری، یا اجزای جامد تعریف شد (شکل 1) . آیا کیست یک طرفه خوش خیم است؟ کیست های ساده یک طرفه هستند و دارای یک دیواره نازک یکنواخت اطراف یک حفره منفرد هستند که حاوی پژواک داخلی نیستند.
برعکس liege چیست؟
( عمومی یا خیرخواه) در مقابل شخص دارای رتبه، موقعیت، قدرت یا نفوذ بالا. ملکه. خانم دوشس ملکه . مخالف من چیست؟ متضادها: disloyal. مترادف: سوژه لیژ، فئوداتور، رعیت، ارباب لیژ، لیژمان. liegeadjective . مترادف liege چیست؟ در این صفحه می توانید 24 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای liege را پیدا کنید، مانند: