قید . به نحوی که بیانگر التماس فوری یا ترحم آمیز باشد، مانند کمک یا رحمت. با التماس: "نه! عنکبوت را نکش!" دخترم را نفس نفس زد و با التماس به چشمانم نگاه کرد.
آیا التماس یک کلمه است؟
در راهی بسیار صمیمانه، احساسی و مصمم که نشان می دهد شما می خواهید کسی کاری را انجام دهد یا انجام ندهید: "باید برویم"، تقریباً با التماس گفت: "ما باید برویم." او با التماس مرا صدا زد.
جمله التماس چیست؟
مثالهای جملات التماسی
او با التماس به مگان خیره شد. پیراهن را در حالی که چانهاش را بالا میآورد تا صورتش را با التماس جستجو کند، به هم نزدیک کرد. "اندرو!" پرنسس مری با التماس گفت. "عزیز من!" مادرش با التماس فریاد زد و دوباره دستش را روی بازویش گذاشت، انگار که این لمس ممکن است او را آرام یا بیدار کند.
مخالف التماس چیست؟
متضادها: ادعا، فرمان، انکار، اجرا، دقیق، اخاذی، اصرار، امتناع، رد. مترادف: درخواست، التماس، التماس، هوس، تقاضا، التماس، عریضه، دعا، درخواست، درخواست، درخواست، التماس.
Sinuous به انگلیسی به چه معناست؟
1a: شکل مارپیچ یا مواج: پیچ در پیچ. b: با حرکات محکم و محکم مشخص شده است. 2: پیچیده، پیچیده.