1. کمبود هوشیاری و فعالیت ذهنی و جسمی: کسلی، کسالت، بی حالی، بی حالی، بی حالی، سرب، بی حالی، بی حالی، گیجی، گیجی، گیجی.
تعریف سستی چیست؟
1: بیزار از فعالیت یا تلاش: تنبل نیز: وزور. 2: پاسخ آهسته (در مورد تحریک یا درمان) 3a: به طور قابل توجهی در حرکت، جریان یا رشد کند است. b: اقتصادی غیرفعال یا کند کلمات دیگر از sluggish مترادف ها و متضادها جملات مثال درباره sluggish بیشتر بدانید.
آیا سستی یک اسم است؟
اسم sluggishness - تعریف، تصاویر، تلفظ و نکات استفاده | فرهنگ لغت یادگیرنده پیشرفته آکسفورد در OxfordLearnersDictionaries.com.
آدم تنبل چیست؟
slŭgĭsh. تعریف تنبل، کند، بسیار خسته یا غیر فعال است. نمونه ای از زه کشی کند سینک آشپزخانه است که بسیار کند تخلیه می شود. یک مثال از یک فرد تنبل کسی است که در انجام وظایف کاری خود بسیار آهسته حرکت می کند.
آیا کلمه sluggish یک صفت است؟
SLUGGISH (صفت) تعریف و مترادف | دیکشنری مک میلان.