تعریف allayer. کسی که از شدت (مثلاً ترس)می کاهد و آرام و آرام می کند. مترادف "یک برطرف کننده ترس": تسلی دهنده، تسکین دهنده. نوع: فردی، فانی، شخص، کسی، کسی، روح.
نوع دوستی در شب به چه معناست؟
نوع دوست"(صحبت از نگهبانی که به بچه ها نان می دهد) کوبنده. تعریف: احساس شدید غمگینی یا پشیمانی. "در کنار او ویولونش، زیر پا گذاشته شده بود. جسد کوچک وحشیانه "
صفت درآمد ناخالص چیست؟
صفت، gross·er، gross·est. بدون کسر; مجموع، به عنوان مقدار فروش، حقوق، سود، و غیره، قبل از کسر هزینهها، مالیات یا موارد مشابه (در مقابل خالص): درآمد ناخالص؛ فروش ناخالص.
آله را چگونه می نویسید؟
فعل (با مفعول استفاده می شود)، al·layed، al·lay·ing. استراحت کردن (ترس، شک، سوء ظن، خشم و غیره) آرام؛ ساکت. کاهش یا تسکین؛ کاهش؛ تسکین: برای کاهش درد.
معنای از بین بردن ترس چیست؟
فعل allay زمانی استفاده می شود که می خواهید چیزی را بهتر کنید یا ترس ها و نگرانی ها را از بین ببرید. وقتی چیزی را برطرف می کنید، آن را آرام می کنید یا مشکلات را کاهش می دهید.