اسم. کیفیت مراقب بودن، توجه، یا سریع متوجه شدن.
به کسی که بسیار مراقب است چه می گویید؟
1 ادراکی. 2 حواسپرت، متذکر، متفکر، آگاه. 3 مطیع.
آیا Observative یک کلمه است؟
صفت. مربوط به، متشکل از یا بر اساس مشاهده؛ به مشاهده، مشاهده، توجه، مراقب.
Observantly به چه معناست؟
1a: توجه دقیق: تماشاگر مراقب. ب: ناظر تیزبین و درک اشتباهات دیگران خبرنگاران خوب به شدت مراقب همه چیز اطراف خود هستند.
شکل اسمی مشاهده کننده چیست؟
مشاهده یا عمل تماشا.