پاسخگو: « مبتنی بر الزام به گزارش، توضیح یا توجیه چیزی; مسئول پاسخگو.» مسئول: "پاسخگو یا پاسخگو، در مورد چیزی که در اختیار فرد، کنترل یا مدیریت است. "
وضعیت پاسخگو بودن یا پاسخگو بودن؟
اسم، جمع مسئولیت · مسئولیت · مسئولیت · وظایف. حالت یا واقعیت مسئول بودن، پاسخگو بودن، یا پاسخگو بودن برای چیزی که در اختیار، کنترل یا مدیریت شخص است.
منظور شما از پاسخگو چیست؟
صفت. مسئول پاسخگویی به آنها مسئول: او در برابر یک کمیته برای تمام تصمیمات خود پاسخگو است. قابل پاسخگویی: سؤالی که از طریق پست قابل پاسخگویی است. متناسب؛ همبستگی (معمولاً به دنبال آن تا).
چه نوع کلمه ای پاسخگو است؟
وضعیت پاسخگو بودن؛ مسئولیت فراخوانی برای ارائه حساب؛ مسئولیت پذیری؛ مسئول؛ پاسخگو برای تعهدی که توسط قانون یا دستور قانونی یا مقررات بر یک افسر یا شخص دیگر برای نگهداری سوابق دقیق اموال، اسناد یا وجوه تحمیل شده است.
مترادف برای پاسخگو چیست؟
برخی از مترادف های رایج برای پاسخگو عبارتند از قابل قبول، پاسخگو، مسئول و مسئول. در حالی که همه این کلمات به معنای "مشروط به رسیدگی به حساب" است، پاسخگو نشان دهنده قریب الوقوع قصاص برای اعتماد انجام نشده یا تعهد نقض شده است.