دارای قدرت یا کیفیت تصمیم گیری; پایان دادن به بحث و جدل؛ مهمترین یا مهمترین: استدلال شما تعیین کننده بود. مشخصه یا نشان دادن هیچ یا کمی تردید. مصمم مصمم: ژنرال به رفتار قاطعش معروف بود.
آیا قاطع فعل اسم است یا صفت؟
خانواده واژه (اسم) تصمیم عدم تصمیم ( صفت) تصمیم گرفت
آیا تعیین کننده می تواند یک فعل باشد؟
(گذرا) برای حل (مسابقه، مشکل، اختلاف و غیره)؛ برای انتخاب، تعیین یا حل و فصل. (ناگذر) قضاوت کردن، مخصوصاً بعد از مشورت. (گذرا) وادار کردن کسی به تصمیمی.
کلمه تعیین کننده چیست؟
1: دارای قدرت یا کیفیت تصمیم گیری رئیس شورا رأی قاطع را به صندوق می اندازد. یک نبرد سرنوشت ساز 2: مصمم، قاطعانه، رهبران قاطع، ویراستار قاطع. 3: بی تردید، برتری قاطع بی چون و چرا.
آیا دستور العمل می تواند یک صفت باشد؟
Directive نیز یک صفت است، به معنای " کمک به راهنمایی یا مدیریت. "