حرکت یا عمل کردن با یک نمایش عالی از انرژی (اغلب به دنبال آن حدود): او مشغول پختن صبحانه بود. … فراوان یا مملو از چیزی. نمایش فراوانی چیزی؛ teem (اغلب به دنبال آن با): دفتر پر از مردم و فعالیت است. فعل (با مفعول استفاده می شود)، bus·tled، bus·tling.
معنای کامل شلوغی چیست؟
/ˈbʌs.lɪŋ/ اگر مکانی شلوغ است، پر از فعالیت های شلوغ است: این شهر قبلاً شهری شلوغ بود، اما بسیاری از مردم اخیراً به آنجا رفته اند. سال ها. خانه که معمولاً پر از فعالیت بود، به طرز عجیبی ساکت بود.
آیا کسی می تواند شلوغ باشد؟
مکانی که شلوغ یا شلوغ با مردم یا فعالیت است پر از افرادی است که خیلی شلوغ یا سرزنده هستند.
چگونه از شلوغی استفاده می کنید؟
مثال جمله شلوغ
- برادی پا به دنیای شلوغ گذاشت. …
- خادمان با فانوس در ایوان مشغول شلوغی بودند. …
- نگاهی طولانی به او انداخت و تصور کرد که آنها به یک ایستگاه قطار شلوغ سفر می کنند که فقط دیگران جمعیت آن را تشکیل می دهند.
شلوغی اطراف به چه معناست؟
1: برای حرکت سریع و غالباً خودنمایی در اطراف آشپزخانه. 2: پر مشغله بودن: teem خانه شلوغ از فعالیت بود. شلوغی.