برای بازگشت از یک تجربه یا رویداد بدون اینکه چیزی به دست بیاورم خیلی سخت کار کردم تا برای مسابقه آماده شوم، و هنوز هم به لطف چهارمی دیگر، دست خالی آمدم. پایان محل دست خالی از سفره دسر دور نشوید برای من یک تکه کیک بیاورید!
دست خالی رفتن به چه معناست؟
1: داشتن یا چیزی به همراه نداشتن. 2: وقتی چیزی به دست آوردی یا چیزی به دست آوردی، دست خالی برگشت.
دست برهنه به چه معناست؟
1: بدون دستکش. 2: بدون ابزار یا سلاح با یک حیوان دست برهنه مبارزه کنید.
متضاد دست خالی چیست؟
صفت دست خالی. هیچ چیز در دست حمل نمی کند متضادها: کامل، موفق.
آیا دست خالی یک اصطلاح است؟
برای بازگشت از یک تجربه یا رویداد بدون کسب چیزی. من خیلی سخت کار کردم تا برای مسابقه آماده شوم، و به لطف کسب مقام چهارمی دیگر، هنوز هم دست خالی آمدم.