UNCLUTTERED ( صفت) تعریف و مترادف | دیکشنری مک میلان.
تعریف نامرتب چیست؟
آموزشآموزان زبان انگلیسی تعریف بینظم
: پر یا پوشیده از چیزهای غیرضروری: بهم ریخته نیست.
فقط فعل است یا صفت؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، des·ti·tut·ed، des·ti·tut·ing. تهی دست گذاشتن.
آیا untidy یک اسم یا صفت است؟
صفت، un·ti·di·er، un·ti·di·est. مرتب یا مرتب نیست؛ شلخته؛ بی نظم: اتاق نامرتب; یک فرد نامرتب.
آیا صنعتی شدن یک صفت است؟
INDUSTRIALIZED ( صفت) تعریف و مترادف | دیکشنری مک میلان.