از، مربوط به، یا مشخصه با خلسه یا حالتی از احساسات ناگهانی، شدید و غلبه کننده: دیوانگی هیجانانگیز؛ تشویق هیجانانگیز برای تیم برنده. در معرض یا در حالت خلسه؛ پر از شادی؛ شیفته: آنها کاملاً از نوزاد جدیدشان به وجد آمده اند.
آیا اکستاتیک صفت یا قید است؟
وضعانه قید - تعریف، تصاویر، تلفظ و نکات استفاده | فرهنگ لغت یادگیرنده پیشرفته آکسفورد در OxfordLearnersDictionaries.com.
آیا اکستاتیک فعل است؟
(ناگذر) رفتن به حالت خلسه یا وجد.
آیا اکسستاتیک یک اسم است؟
ecstatic افزودن به لیست اشتراک گذاری. صفت ecstatic اسم "ecstasy" را به کلمه ای توصیفی تبدیل می کند. وقتی سلین آن نت بالا را زد، تماشاگران به وجد آمدند.