مجبور شدن به ترک مکان، معمولاً به دلیل بی احتیاطی یا اعمال نادرست خود. وقتی مردم فهمیدند که مادربزرگم در حالی که پدربزرگم در جنگ میجنگد، رابطه نامشروع داشت، او را از شهر بیرون کردند. …
فرار از شهر به چه معناست؟
فیلترها. (اصطلاحا) مجبور کردن کسی از یک مکان یا موقعیت.
آیا تمام شده است یا تمام شده است؟
شکل ماضی " run" "run" است. شما می گویید "من تمام شده است" نه "تمام شده "
چه معنایی دارد که با ریل از شهر خارج شوید؟
سوار کردن ریل (که به آن "فرار از شهر روی ریل" نیز گفته می شود) مجازاتی بود که در قرن 18 و 19 در ایالات متحده رایج بود. متخلف مجبور شد یک نرده حصاری را که روی شانههای دو یا چند حامل نگه داشته شده است، بچرخاند.
فرار از کسی به چه معناست؟
( اجبار به ترک ) باعث ترک کسی یا چیزی شد: وقتی گوزن ترک نکرد، سعی کردم او را فراری دهم.