1: در کنار. 2a: روی، روی، یا داخل وسیله نقلیه (مانند ماشین یا کشتی) b: در یا داخل یک گروه، انجمن یا سازمان، دومین ترفیع او از زمان ورود به کشتی. 3 بیسبال: در پایه . سرنشین.
معنای aboard در یک جمله چیست؟
در کشتی، هواپیما، اتوبوس یا قطار یا سوار آن: مهماندار هواپیما از ما استقبال کرد. … ما دو ماه را در کشتی (=در کشتی) گذراندیم. او یک تکنسین رادیویی در کشتی USS Missouri بود.
Take onboard به چه معناست؟
1. برای آوردن یا بار کردن شخصی یا چیزی در کشتی، قطار، هواپیما، و غیره. یک اسم یا ضمیر را می توان بین "take" و "aboard" استفاده کرد. کاپیتان به دلیل مصرف مواد مخدر پنهان شده در محموله های بزرگ غلات دستگیر شد.
همه سرنشین به چه معناست؟
در سراسر خارج از کشور. استانی برای عقل پراکنده; "در همه جا. "
چگونه از کشتی استفاده می کنید؟
(1) جک سوار هواپیما شده است. (2) همه آنها دیشب سوار کشتی بودند. (3) کاپیتان و خدمه از شما در عرشه خوش آمد می گویند. (4) بالاخره سوار هواپیما شدند.