مثال جمله تب دار سرش از روی عادت از این طرف به طرف دیگر حرکت می کرد، اما چشمانش که به شدت درشت بودند، ثابت جلوی او را نگاه می کردند. سپس ماهها با تب و تاب روی آنها کار میکردیم قبل از اینکه آنها را به قیمتی کمتر از آنچه که پرداخت کرده بودیم بفروشیم. دانشمندان با تب و تاب به کار برای یافتن علت ادامه می دهند.
Feverishly در یک جمله به چه معناست؟
Feverishly به عنوان کاری که به روشی سریع انجام می شود تعریف می شود. هنگامی که شما در طول شب کار می کنید، و به سرعت برای انجام کار تلاش می کنید، این نمونه ای از کار با تب است. قید. 2.
تب و تاب صحبت کردن به چه معناست؟
مشخص شده با آشفتگی شدید، احساسات، یا فعالیت: با سرعتی تب دار کار می کرد. adv. fever·ish·ly
مترادف Feverishly چیست؟
مترادف و متضاد feverishly
1 مثل ناامیدانه، دیوانهوار.
کدام بخشی از گفتار تب دار است؟
Feverishly قید - تعریف، تصاویر، تلفظ و نکات استفاده | فرهنگ لغت یادگیرنده پیشرفته آکسفورد در OxfordLearnersDictionaries.com.