معاون. / (ˈdɛpjʊˌtaɪz) / برای انتصاب یا فعالیت به عنوان معاون.
معاونت می شود؟
به عمل یا صحبت برای شخص دیگری، به ویژه در محل کار: من در زمان غیبت کارگردان، جانشین (=انجام کار) هستم.
چگونه از deputized در جمله استفاده می کنید؟
منصوب به عنوان جانشین
- او معاون وزیر خارجه خواهد شد.
- منشی من در جلسه جانشین من خواهد شد.
- خانم گرین از من خواسته است که برای او در جلسه جانشین باشم.
- او موظف است در صورت لزوم معاونت و معاون رئیس دانشگاه را بر عهده بگیرد.
آیا معاونت یک کلمه است؟
dep·u·tize
برای انتصاب یا خدمت به عنوان معاون. دپوتیزاسیون (-tĭ-zā'shən) n.
Deputization چیست؟
English Language Learners تعریف deputize
: به (کسی) قدرت انجام کاری به جای شخص دیگر: (کسی) معاونت دادن.: به جای دیگری عمل کردن: برای کسی به عنوان قائم مقام عمل کردن. تعریف کامل deputize را در فرهنگ لغت زبان آموزان انگلیسی ببینید. معاونت.