1: برای نوشتن یا کشیدن عجولانه یا بی احتیاطی یک یادداشت که در پشت پاکتی که هریت به محض نشستن در دفترش نوشته بود، خط نوشته است. -.
خط خطی به معنای عامیانه چیست؟
نوشتن عجولانه یا سهل انگارانه: نوشتن نامه. پوشاندن با نوشته یا علامت های بی معنی: خط خطی کردن در سراسر صفحه. فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، scrib·bled، scrib·bling. … یادداشت یا نوشته دیگری که معنای کمی یا بی معنی دارد. یک نقاشی یا نوشته عجولانه یا بی دقت.
چگونه از خط خطی در جمله استفاده می کنید؟
بی دقت بنویس
- سعی کردم اسامی را خط بکشم.
- او هنوز نمی تواند بنویسد، اما دوست دارد با مداد خط خطی کند.
- من نمی توانم از این خط خطی چیزی بسازم.
- نتونستم خط خطش رو بخونم.
- امیدوارم بتوانید خط خطی مرا بخوانید!
- متاسفم آنچه نوشتم اینقدر خط خطی بود.
- من نمی توانم این خط خطی را بخوانم.
خطنویسی به چه معناست؟
vb. 1 برای نوشتن یا ترسیم به شیوه ای عجولانه یا ناخوانا. 2 علامت گذاری بی معنی یا ناخوانا (روی) 3 تحقیر آمیز یا تحقیر آمیز برای نوشتن شعر، رمان و غیره. n.
مثال خط نویسی چیست؟
فعل او یک یادداشت برای او نوشت و سپس به جلسه خود رفت. شماره تلفنش را خط خطی کرد. در حین سخنرانی استاد، دانشجویان با عصبانیت خط می کشیدند. او در یک دفترچه یادداشت مینوشت.