1: برای روشن کردن به خصوص توسط شعله. 2: به آتش کشیدن. برجسته کردن فعل (2) blazed; برجسته.
آیا Emblaze یک کلمه است؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، em·blazed، em·blaz·ing. برای روشن کردن، مانند یک شعله.
چگونه از Emblaze در جمله استفاده می کنید؟
در یک جمله جاسازی کنید
- در سال 2006، 33.6 درصد از Formula متعلق به Emblaze Group بود.
- این شرکت نرمافزار Emblaze را میسازد که ویدئو، انیمیشن و صدا را در اینترنت در زمان واقعی ارائه میکند.
اگر چیزی نقش بسته باشد به چه معناست؟
فعل متعدی. 1a: حک کردن یابا یاطاقان یا وسایل هرالدیک تزئین کنید. ب: حک کردن (چیزی مانند یاتاقانهای هرالدیکی) بر روی سطح. 2: جشن بگیرید، ستایش کنید که کارهای او توسط یک شاعر - توماس نش، نقش بسته است.
Shreive به چه معناست؟
فعل متعدی. 1: برای اجرای آیین آشتی به. 2: رهایی از احساس گناه فعل لازم. باستانی: اعتراف به گناهان خود به ویژه نزد یک کشیش.