مترادف gnarly چیست؟

فهرست مطالب:

مترادف gnarly چیست؟
مترادف gnarly چیست؟

تصویری: مترادف gnarly چیست؟

تصویری: مترادف gnarly چیست؟
تصویری: #51 Guide - Направлять 📘 Intermediate vocabulary of synonyms | OK English 2024, نوامبر
Anonim

gnarly صفت. مترادف ها: تند و زننده، وحشتناک، باحال، ناسازگار، کوبنده، دنده، غرغر، افتضاح. صفت gnarly داشتن یا مشخصه با خرخر. غرغر کرد.

مترادف چه کلمه ای برای gnarly است؟

در این صفحه می توانید 7 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و واژه های مرتبط را برای gnarly پیدا کنید، مانند: knobbed، gnarled، knotted، knotty، squelchy و twisty.

متضاد gnarly چیست؟

متضادها: straight. مترادف: درهم، گیج کننده، مشکل ساز، درهم، پیچ در پیچ، غرغر، سخت، خرخر، مشکل ساز، درگیر، خرخر، گره خورده، گریزان، گره خورده، دستگیره.

زبان عامیانه برای چیست؟

2 عامیانه: خیلی بد: مانند. الف: مقابله با یک مشکل خاردار [=خاردار، گره‌دار] بسیار دشوار یا چالش برانگیز، شرایط سخت پس از … سر خوردن در اطراف پیچ‌های گیره مو…، دو دوچرخه‌سوار با عصبانیت برای پایان کار پدال زدند. -

مترادف gnarled چیست؟

مترادف برای gnarled

  • کج.
  • تغییر شکل.
  • gnarly.
  • پیچ خورده.
  • خم.
  • تحریف.
  • خشن.
  • knurled.

توصیه شده: